اصلاحات پشمی
سخنرانی بابک احمدی به نقل از خبرنامۀ گویا
خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران سرويس: سياسی

نشستی با موضوع «چگونه از دولت خاتمی ‌دولت احمدی‌نژاد به وجود آمد؟» در دفتر سازمان دانش‌آموختگان ايران اسلامی‌ (ادوار تحکيم وحدت) با سخنرانی بابک احمدی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، اين استاد دانشگاه تهران سخن خود را با گله‌ای از رييسان جمهور دوره‌های پيشين اين‌گونه آغاز کرد: «اگر سوال می‌کرديم چگونه بجای دولت خاتمی ‌دولت احمدی‌نژاد به وجود آمد؟ شايد سوال درستی نمی‌بود، اما اين سوال اين‌گونه آغاز شد که چگونه از دل دولت خاتمی دولت احمدی‌نژاد به وجود آمد؟»

وی با اشاره به شباهت هر دو اين شخصيت‌های کشور، ابراز عقيده کرد: «تجربه هشت سال دوران اصلاحات نشان می‌دهد که کار بزرگی انجام نشد.هواداران هر دو دولت بر تفاوت کليدی هر دو دولت اعتقاد دارند.دولت احمدی‌نژاد تا جايی پيش می‌رود که وزيران دولت اصلاحات را گمراه به حساب می‌آورد و از بی‌احترامی نسبت به خاتمی پرهيز نمی‌کند، دولت اصلاحات نيز همان‌طور که در چند ماه اخير شاهد بوده‌ايم در انتقاد و حمله به دولت احمدی‌نژاد کوتاهی نمی‌کند.»

احمدی افزود:«به نظر من اين دو دولت شباهت‌های زيادی با هم دارند، اما تفاوت‌ها اندک است. با دو برهه سياسی متفاوت رو به رو هستيم و پس از گذشت يک سال از انتخاب رييس جمهور جديدمان هنوز نتوانسته‌ايم به بسياری از سوال‌هايی که در ذهنمان مانده پاسخ گوييم.»
وی ادامه داد:« هر دو انتخابات، چه در دوم خرداد و چه در سوم تيرماه، برای مردم غافل‌گير کننده بود. شاهديم در دولت احمدی نژاد مثل دولت خاتمی ‌برنامه‌ريزی درستی انجام نشده بود.»
وی در ادامه ‌گفت:« به عقيده ما هيچ نظام سياسی مقدسی وجود ندارد.مقدس بودن نظام را مردم بايد مشخص کنند چراکه نظام سياسی را مردم پايه می‌گذارند.»

بابک احمدی يادآور شد:« دموکراسی در تعريف کشور‌ ما به واقع دموکراسی نيست و تا آنجايی که من می‌دانم بزرگان جمهوری اسلامی ادعای دموکراسی نمی‌کنند بلکه لفظ مردم‌سالاری را بجای دموکراسی به کار می‌برند. در واقع درکی که از دموکراسی مدرن و مردم‌سالاری دينی وجود دارد متفاوت است. درکی که از حقوق مردم در اولی ذکر می‌شود با درکی که در دموکراسی مردم‌سالاری دينی وجود دارد کاملا متفاوت است.»

احمدی درادامه سخنانش با بيان اينکه دولت به بخش خصوصی اجازه رشد نمی‌دهد و اينکه هر روز و هر ماه شاهد شکل‌هايی از نافرمانی مدنی بدون اينکه نوع تئوريک در آن مطرح شده باشد هستيم،اظهار داشت: «دولت خاتمی متوجه اين موضوع شده بود و بر اين باور بود که اين تعارض‌ها وجود دارد و در صدد بود که آنها را برطرف کند اما به واقع هيچ کدام از آنها برطرف نشد. بانک‌ها و شرکت‌های دولتی نتوانستند جای خود را به بخش خصوصی بسپارند، وضعيت نشريات نيز رو به رشد بود اما متوقف شد. اگر به ياد داشته باشيم، آقای کروبی خواهان رسانه‌ای بود که هيچگاه نتوانست آن را بسازد. به نظر می‌آيد رسانه‌ دولتی در دست عامه مردم قرار نمی‌گيرد.»

وی اظهار داشت: «هم دولت هاشمی و هم دولت خاتمی در طول ۱۶ سال گذشته قدمی در جهت حل کردن تعارض‌ها بر نداشتند.»
وی در ادامه با انتقاد از دولت‌های قبلی اظهار داشت: «حاکمان ما بايد بدانند که ملت از بسياری از موارد بی اطلاع هستند. آنها چه چيزی را برای ملت تضمين می‌کنند؟ چرا تعهدی نسبت به ملت وجود ندارد؟ زمانی که در دوره خاتمی عده‌ای از دختران کوچک در درياچه پارک شهر غرق شدند چطور شهردار آن منطقه جرات کرد که بگويد آدم‌های زيادی در تصادف‌ها جان خود را از دست می‌دهند؟ چرا خاتمی با آن فرد برخورد نکرد و بسيار ساده از اين موضوع گذشت؟»
احمدی افزود: «ملت ما همان‌هايی بودند که در دوم خرداد بسياری متعهدانه رای دادند و در برابر بسياری از جريانها ايستادگی کردند.»
وی گفت: «من می‌خواهم بدانم خاتمی در ۱۸ تير کجا بود؟ چرا روز‌های بعد پاسخگوی دانشجويان نشد؟ به ياد دارم وقتی وزيرش استعفا داد آن فرد برای ملت معنا پيدا کرد. مطمئنا هميشه از هيچ ملتی نمی‌توانيد بخواهيد که به حکومتشان وفادار باشند. زمانی مردم با حکومت وفادار می‌مانند که حکومت وفاداری‌اش را به او اثبات کند.»
احمدی گفت: «ما شاهد عقب‌نشينی‌های زيادی در دوران اصلاحات بوده‌ايم. اگر يک بار به ملت دروغ گفته شود، تصوير دروغ در ذهن ملت حک می‌شود و در آينده هميشه آن دروغ بر ذهنشان می‌ماند و مطمئن باشيد تغيير نخواهد کرد.»
وی با اشاره به کار‌های مفيد خاتمی در دوران اصلاحات، گفت: «‌خاتمی در سياست خارجی بسيار فعالانه عمل کرد و در اين ميان توانست اعتبار شخصی خود را بالا برد. خاتمی وزنه سنگينی بود که برای دولت ايران ساخته شد. او توانست رابطه ما را با کشور‌های ديگر به سمت روابط مسالمت‌آميز پيش برد و هيچ گاه فکرش را نمی‌کرد که روزی چنين شود. اما متاسفانه هيچ تضمينی در دست نبود، چون افراد بعدی مسووليتشان را درست انجام ندادند بلکه تنها با گفتن حرف‌های نسنجيده چيزهايی که ساخته شده بود را به راحتی خراب کردند.»

اين استاد دانشگاه گفت:‌ «درک شرايط جامعه ما بسيار پيچيده است و حزب سياسی درست در کشور ما وجود ندارد. اين طبيعی است که در دنيای واقعی ما در معرض اشتباه قرار می‌گيريم.»
احمدی ادامه داد: «بايد ديد انتقادی داشته باشيم و به عنوان يک شهروند ايرانی خواستار بسياری از چيزها باشيم. دنيای ما به آخر نرسيده، هنوز می‌توانيم به راه خود ادامه دهيم. شايد در زمان ما روياهايمان به حقيقت نپيوندد، ولی در نسل‌های آينده به وقوع خواهد پيوست.»
گزارش نشست لندن

امروز در لندن سمینار مخالفان حملۀ آمریکا به ایران بود با حضور شیرین عبادی ، تونی بن(Tony Benn)، لوییس کریستین و چند تن دیگر.
من البته نرفته بودم که شیرین عبادی را ببینم ؛ بلکه بیشتر برای دیدن تونی بن رفته بودم. او که از سیاستمداران قدیمی انگلیسی است ، سالها پیش وزیر انرژی بود و بعد هم عضو پارلمان انگلیس. از آن چپ های دو آتشه یا به عبارتی فناتیک. کوتاه صحبت کرد و از این فرصت هم مثل سایر اوقات استفاده کرد تا به امپریالیسم آمریکا و جرج بوش فحش بدهد ، البته با حفظ ادب دیپلماتیک. خدا پدرش را بیامرزد که اسمی هم از دکتر محمد مصدق برد و او را یک قهرمان ملی خواند که انگلیسیها (یعنی خودشان) را از ایران بیرون کرد. البته که آقای بن از این موقعیت برای تحکیم موضع چپ خود استفاده کرد وگرنه فکر نمی کنم چندان دلش به حال ما سوخته باشد.

شیرین عبادی هم در آخر کمی صحبت کرد و مشکلات مردم ایران را به دو قسمت داخلی و خارجی تقسیم کرد و نهایتا نتیجه گرفت که جنگ مشکل دموکراسی در ایران را حل نمی کند.

در این میان یک خانم فیلمساز هم بود که در بارۀ اوضاع داخلی ایران صحبت کرد و آنقدر از وضعیت خوب مردم تعریف کرد که آب از لب و لوچۀ آنهمه انگلیسی که در سالن بودند راه افتاد. ما هم کم کم داشت باورمان می شد که صحبتش تمام شد و چرت ما هم پاره.

کلا محور بحث ها این بود که انرژی هسته ای حق مسلم ماست و آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند.
با خودم فکر کردم که اگر احمدی نژاد دشمنانی مثل اینها دارد ، دوست می خواهد چه کار؟

تازه از راه رسیده ام و نمی توانم بیشتر بنویسم. بعدا ادامۀ ماجرا را خواهم نوشت .

کابوس نگار اقلیمی – لندن