نامش هنوز ورد زبانهاست

پس از گذشت بیش از نیم قرن از کودتای سیاه بیست و هشتم مرداد، طعم تلخ کودتا با کودتاهای جدید در مذاقمان تازه می شود. شبها و روزها از پی هم گذشته اند و جامعه ما کودتاچیانی بس حقیرتر و سفله تر از آستین ایام بیرون کشیده است اما چشمها هنوز به آن راه سبز است، راه مصدق.
بی غیرت الله العظما
پاسخ نگفتن اکثریت مجتهدین و مراجع شیعه به درخواست رهبران جنبش سبز و بی اعتنایی و سکوتشان را در برابر ستمها و فجایع اخیر باید به فال نیک گرفت. بجز منتظری، صانعی و یکی دو تن دیگر، سایر حضرات عظام که برای یک کاریکاتور دانمارکی عمامه زمین می زنند و برای انتفاضه کفن به تن می کنند، قتل و شکنجه مردم ایران را در وقایع پس از انتخابات به هیچ انگاشته و به قول عامیانه به فلانشان هم حساب نکردند. این رسما آغاز خروج متولیان دین از مدار حرکات اجتماعی و به تبع آن از عرصه سیاست با پای خودشان است. هیچ دانسته نیست که حرکتهای آزادیخواهانه مردم ایران که دست کم از اواسط دوره ناصری شروع و تا کنون ادامه یافته است کی به سرانجام نسبتا با ثباتی خواهد رسید ولی آنچه شواهد و قرائن نشان می دهند این است که بی تردید در کوتاه مدتی به وضعیتی ، اگر نگویم صد در صد پایدار، اما نیمه استوار و قابل قبول خواهد انجامید. آنان که با پای خود از این قطار پیاده شده اند بی شک جا خواهند ماند.
گرچه حافظه تاریخی ما ایرانیها به ضعف شهرت دارد اما در عصر اینترنت که با یک جستجوی چند دقیقه ای ساده می شود گفته ها و کرده های خیلی از افراد مطرح را به سادگی بیرون کشید، داستان دیگرگونه است و به عبارتی برای قشر روحانی که همیشه مدعی مردم مداری بوده و از این پشم کلاه گرم و نرمی برای خود تهیه کرده، این تو بمیری از آن تو بمیریها نیست. مقصودم این است که در کنار مبارزات مدنی و البته دشوار مردم ایران ، حرکات و موضع گیریهای خیلی از افراد و گروهها بویژه مراجع تقلید شیعه زیر ذره بین قرار گرفته و برگهای عمدتا ننگینی به پرونده هایشان در افکار عمومی در حال افزوده شدن هستند. همین جا باید این را اضافه کنم که با نمایشی که آیات عظام از بی همیتی و بی غیرتی روی پرده بردند، بزودی اگر به اندازه یک نخود آبرو و احترام در نزد عموم برای روحانیت باقی بماند، بی شک (همان یک نخود و نه بیشتر) مدیون شجاعتهای افرادی نظیر منتظری، کروبی و کدیور است.
در چنین مقطعی از تاریخ که با توجه به هویت مذهبی حکومت ایران، خیلی از چشمها ( دست کم از طرف متدینین) به دهان این آقایان بسته شده بود که لااقل پس از قرنها تناول خمس و زکات، لبی تر کرده و سخنی در حمایت از مردم به میان آورند و حتی رهبران اصلاح طلب در نامه ای به آنها خواستار واکنششان گردیدند، جمهور حضرات عظام و در راس همه شان سیستانی از هر گونه حمایتی سر باز زدند. و این پدیده مثبتی است چرا که قشر متوسط و آنها که هنوز در خیالات و تصورات سنتی خود این آقایان را در میان مردم می دیدند، قضاوتی دیگر خواهند کرد. شاید این پدیدۀ جدا کردن روحانیون از مردمان و چرب کردن محاسنشان هم از دست آوردهای کم نظیر این سی ساله اخیر باشد. حتی اقشار کم سوادتر و مذهبی تر جامعه هم با ادبیاتی ساده از خود و شاید هم از مجتهیدن سوال کنند که آیا بی غیرتی از شرایط سلب مرجعیت است یا خیر. امروز حتی یک شهروند ساده دل کم سواد اما شریف از خود خواهد پرسید که چرا مثلا ساخته شدن فیلمی با نام فتنه توسط یک نژادپرست هلندی در باره اسلام آنچنان خون آقایان علما را به جوش می آورد که یقه می درانند و صدها اعلامیه صادر می کنند اما از شنیدن خبر تجاوز جنسی در زندانهای اسلامی به مرد و زن آنهم از نوع مسلمانش، ککشان هم نمی گزد.
از این روست که باور دارم در زیرساختهای اجتماعی ایران، حرکت ظریف ولی گسترده ای که شامل عبور از نقش مذهب در سیاست و حرکت واقعی به سمت سکولاریسم است آغاز شده و روز به روز در حال گسترده شدن است. شاید در آینده ای که چندان هم دور نمی نماید، روحانیون وادار شوند که به کاری که در آن تخصص دارند یعنی امور فقهی بپردازند و میدان سیاست را به سیاسیون واگذارند و این میسر نیست مگر آنکه در اذهان عمومی مردم این موضوع روشن شود که راه ترقی اجتماعی و سیاسی از دروازه مذهب نمی گذرد. این اولین گام به سمت سکولاریسم است که پویش ناگزیر به سمت آن آغاز گردیده است.

برچسب‌ها:

شیفتگان آقا
با دوستی که عمیقا به امام زمان اعتقاد دارد و خود را از شیفتگان، شیداییان و دوست داران او می داند گپی می زدم. مانند هر سال که برای نیمه شعبان سنگ تمام می گذارد در تدارک جشن بود. آنقدر این روز برایش مهم است که از ماه ها قبل خود را آماده می کند تا به قول خودش حاجت بگیرد.
می گفت امسال می خواهم از آقا (در اینجا منظور امام زمان است) عاجزانه استدعا کنم که به همگان رحم کرده و مردم را از چنگ دوستداران و عاشقانش نجات بدهد.
گفتم ای کاش همه دوستداران و عاشقانش همین را طلب کنند تا هرچه زودتر اجابت شود. آمین !

برچسب‌ها: