مطایبه انتخاباتی

در پاسخ به شیخ ابطحی - دامة برکاته - که ترغیب به مطایبه در باب انتخابات فرمودند، و از آنجا که انتخابات بهترین فرصت برای مزاح و خندیدن است، چند رباعی علی الحساب به پیشگاه ایشان و سایر نامزدها تقدیم می گردد. رباعی اول بنا به درخواست نامبرده ساخته شده و استفاده از آن در سردر همه ستادهای آقای کروبی از نظر سراینده بلا مانع بوده و از شیر مادر حلال تر است. چند رباعی دیگر هم ، جهت خالی نبودن عریضه، پیشکش سایر نامزدها شده است. با پوزش از نامزدهایی که نامشان از قلم افتاده به اطلاعشان می رسانم که اگر طالب رباعیاتی از این دست هستند که کیسه ای به تنشان کشیده شود، با حفظ نوبت درخواستهایشان را ارسال نمایند.


آن شیخ که تار و پود مغزش چوبی است

حرف و سخنش دلیل دل آشوبی است

گشته ست شریک دزد و با قافله یار

آن شخص، فسیل شهر ما کروبی است



این نامزدان حزب بادند همه

کم عقل ولی دهن گشادند همه

جز اکبر اعلمی که مردی است شریف

باقیشان احمدی نژادند همه



ای میر فسیل از چه گشتی بیدار؟

از خواب زمستانی خود در دل غار

برگرد به غار و خواب خوش از سر گیر

"این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار"



برخیز که فصل انتخابات رسید

هنگامه تقدیر و مکافات رسید

این فرصت نیک را غنیمت شمرید

اینک که گه قضای حاجات رسید


و اما در باب تذکر یکی از کاندیداها به شیپورچی انتخابات که دست از بی نزاکتی برداشته و سر به گریبان حماقت خویش فرو برد:



از کرکس پیر یک زغن کی ترسد؟

زآلوده شدن گود لجن کی ترسد

آن هجو نویس را ملامت چه کنی؟

از ... کلفت پیرزن کی ترسد؟

1 Comments:
Anonymous ناشناس said...
این میرحسن، کروبی یا باقر
هرکس که بیاید بهتر از آن شاطر
یا رب تو چنان کن که پریشان نشویم
آزاد شود ز هاله نور، شاعر
(دولت مستعجل