
برای چاقوکش ِ بی شرم ، سید حسن نصرالله که نان ما می خورد و دست ما گاز می گیردبس که تپاندی به دهن نان ِ مفت
هار شدی سیّد ِ گردن کلفت !
روز به ما مثل شب ِ تار شد
تا که تن ِ پست ِ تو پروار شد
گر چه درون دهنت نان ِ ماست
در دل ِ تو کینه از ایران ِ ماست
بس که شده یونجه و کاهت زیاد
گشته اخیرا دک و پوزت گشاد
هست تو را کینه از ایران زمین
بس که بود در شکمت باد ِ دین
با تو ندارم هوس ِ گفت و گو
راهزن ِ لمپن ِ بی چشم و رو!
آن چه تو را گفته بدم پیش از این
هست کماکان به حقیقت قرین
یاد نداری اگر آن شعر شیک
دست بجنبان ، بکن
اینجا کلیک
کابوس نگار اقلیمی
با اینکه اشعار طنز کمتر می خوانم و حتی می پسندم اما باید بگویم که قریحه ی طناز شاعرانه ی شما را تحسین می کنم. دو سه شعرتان را خواندم و هم خندیدم و هم آفرین گفتم.
ممنون
لیلا
لطفآ برید توی یو تیوب هر جا ویدیوی این حرامزاده هست کامنت درست حسابی بگزارید برای این چاقو کش بی شرم
لطفآ برید توی یو تیوب هر جا ویدیوی این حرامزاده هست کامنت درست حسابی انگلیسی،فارسی،مخصوصن عربی بگذارید برای این چاقو کش بی شرم .ببینید تمام یو تیوب را مزدوران چاقوکش این تروریست پر کرده ان و ما همینطور دست رو دست گذاشتیم و مطلب میخونیم و رد میشیم.
روباه سرِ گرگ دلِ شرع پناه
بر منبر وعظ چون نشیند، والله
مردم همه آدم اند و او نصرالله
چون عرب سخت نگو درد درد
غرب به الوان زبانی به کرد
این عربان را خر و تاراج کرد
لیک عجم را به فغان روز و شب
این عربان آن چه و چه آی درد