ادرار محمود در اقتصاد


هفت سال و نیم محمود کبیر
بهر ایرانی و ایران کار کرد

روز و شب از خستگی چشمش نخفت
جهد کافی ، کوشش بسیار کرد

لات ها و دزد ها را کار داد
کاردانان جمله را بیکار کرد

مَنگ ها را داد قدر و اعتبار
چوب در ماتحت هر هشیار کرد

داستان های پریشان گفت و هی
یاوه های خویش را تکرار کرد

روز را از مردم مسکین گرفت
شام را هم تیره تر از تار کرد

پول نفتی را که حق ملت است
خرج مشتی جانی خونخوار کرد

پول هنگفتی به نصرالله داد
آن گرسنه چشم را تیمار کرد

دستگیری کرد از بشار اسد
دوستی با آن جنایت کار کرد

چاوزِ الدنگ را لختی نواخت
سکه ها تقدیم آن بیعار کرد

آبروی ملتی را پاک برد
در جهان ایرانیان را خوار کرد

لیکن این ها چون همه کافی نبود
در رگ این اقتصاد ادرار کرد


* کاریکاتور از توکا نیستانی است